قندعسل ماقندعسل ما، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

... دختر شایسته من ....

از مادر بودنم لذت می برم

دیگه هیچ گاه چنین روزی رو با دخترکم نخواهم داشت. فردا کمی پیرتر از امروز خواهم شد. امروز یک هدیه  هست.پس نفسه عمیقی میکشم و توجهم رو زیاد می کنم. امروز دخترکم را بیشتر میبوسم و نوازش می کنم . به چهره ی مثل ماهش به چشمهای کهرباییش   به  دست وپاهای کوچکش بیشتر نگاه می کنم از دلربایی های دخترانه اش بیشتر لذت می برم. از مادر بودنم از این حس زیبا غرق شادی می شوم پیش از انکه تمام شود توجه ام را زیادتر خوام کرد ...
10 بهمن 1392

لا لا

لالایی      لالا   لالا     ,    لالا   لایی   بخواب   ای   غرق  زیبایی   چرا ای خواب گرم و خوش   به    چشمونش   نمی آیی ؟       لالا ،  خواب  خوش  و شیرین تو    پاورچین    و    پاورچین بیا       مثل       حریر      گل به   روی   چشم   او   بنشین ...
9 بهمن 1392

عشق

حس بودنت قشنگ ترین حس دنیاست   تو که باشی   هر روز را نه   هر ثانیه را عشق است!!!   ...
5 بهمن 1392
1